جالب است بدانید که افسانه بسیار زیادی برای کشف چای بیان شده است که در این مقاله به آنها اشاره می کنیم. نکته جالب این است تمام افسانهها چین را مبدأ پیدایش چای میدانند. شاید خواندن این مطالب برایتان جذاب باشد. با ما همراه باشید.
اگر شما هم جزو افرادى هستيد كه روزانه چاى مصرف مى كنيد و چاى نوشيدن جز كارهاى جذاب شما محسوب مى شود بهتر است افسانه هاى مربوط به چاى را بخوانيد.
قدیمیترین افسانه پیدایش چای به خواستگاه چای یعنی کشور چین بازمیگردد. طبق این افسانه در زمانهای خیلی قدیم، درویشی در کوهستان مشغول به مراقبه بوده. از شدت خستگی مرتباً چشمهایش بسته شده و به خواب فرو میرفته است. شخص سالک از این وضعیت خسته میشود. برای اینکه بیدار بماند پلکهای خود را جدا کرده و به درون کوهستان پرتاب میکند. از پلکهای این صوفی گیاهی به نام چای روییده و به همین خاطر چای هدیه ایست از سمت خداوند برای سالک مسلکان تا بتوانند خستگی خود را برطرف نموده و به مراقبه بپردازند.
گفته میشود که “شن نونگ” (Shen Nong) امپراطور و پدر کشاورزی و طب گیاهی چین، ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، چای را کشف کرده است.
در یک کتاب مربوط به گیاهان دارویی متعلق به چین باستان که در دوره هان نگاشته شده است، آمده است که؛ یک روز “شن نونگ” ۱۰۰ گیاه مختلف را تست کرد. ۷۲ نوع گیاه سمی در میان آنها بود. سپس برای رفع این سموم از چای استفاده کرد.
دو نسخه جالب دیگر از این داستان نیز وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
در دوران باستان، مردم اطلاعات کمی در مورد گیاهان داشتند. برای تشخیص این که کدام یک خوراکی، سمی و یا دارویی هستند، “شن نونگ” هر روز گیاههای مختلفی را تست میکرد. خوشبختانه شکم وی شفاف بود. از این طریق میتوانست واکنشهای داخل معدهاش که بر اکثر خوردن گیاه ایجاد میشد، را مشاهده کند. وقتی که برگهای چای را امتحان کرد، متوجه شد که تمام سموم داخل معده و روده را پاکسای میکنند.
روایت دیگر اما معقولتر از داستان شکم شفاف است.
گفته شده که روزی “شن نونگ” پس از پیادهروی طولانی، در حال استراحت زیر سایه درختی بود. ظرفی برای جوشاندن آب، روی آتش گذاشته بود. تعدادی از برگهای درخت داخل آب در حال جوشیدن میافتند. “شن نونگ” آب جوش را مینوشد و احساس سرحالی و طراوت میکند. وی که روز قبل از این اتفاق، ۱۰۰ گیاه را تست کرده بود با مصرف چای به این نتیجه رسید که؛ دارویی را کشف کرده است که طعم تلخی تلخی دارد و فرد با نوشیدن آن، میتواند:
یک افسانه جالب، در مورد کشف چای توسط یک تبعیدی است.
یکی از امپراطوران چین یک فرد خطاکار را تنبیه کرده و از شهر تبعید میکند. این فرد خاطی هیچ جایی را نداشته تا به آن پناه ببرد. به همین خاطر در بیابانها و جنگلها سرگردان شده و از شدت خستگی و گرسنگی ناتوان و ضعیف میشود.
پس از چند روز گذران زندگی در جنگل، تصمیم میگیرد تا از برگ درختان تغذیه کند. یکی از درختان را که به ظاهر برگ بهتری داشته انتخاب کرده و شروع به خوردن برگهای آن میکند. پس از مدتی احساس گرسنگی او از بین رفته و در کمال تعجب توان از دست رفته را بازیافته و کاملاً بهبود مییابد.
فرد تبعیدشده بعد از چند روز مخفیانه به شهر برمیگردد. داستان نجات خود را برای یک نفر که از قضا از نزدیکان دربار امپراطوری بوده تعریف میکند. امپراطور نیز از ماجرا خبردار شده و فرد را احضار میکند تا ماجرای نجات او و آن درخت شفابخش را از زبان خودش بشنود.
بعد از این ماجرا، امپراطور طبیبان دربار را فرامیخواند تا درخت جادویی را پیدا کرده و پس از تحقیق و بررسی، از برگهای آن در طبابت استفاده کنند.
همچنین بخوانید: چرا نوشیدن چای طبیعی اهمیت دارد؟ 10 دلیل خوب برای یک انتخاب درست
در روزگاران گذشته شکارچیان برای شکار به جنگل رفته و گوشتهای شکار را درون ظرفی قرار داده و روی آن را با شاخه و برگهای درخت چای میپوشانند. تا سالم بماند و توسط حیوانات خورده نشود.
آنها دوباره به دنبال شکار رفته و وقتی بازمیگردند متوجه میشوند که گوشتها له شدهاند. این موضوع را با طبیبان شهر خود در میان میگذارند. بعدها طبیبان کشف میکنند که برگ درخت چای برای هضم غذا و کمک به پخت سریع گوشت بسیار مؤثر است.
رایجترین قرائت افسانهای پیدایش چای در ژاپن بیان میکند که “بودی دارما” راهب معروف بودایی قصد داشت هفت سال برای مراقبه بیدار بماند. هنگامی که احساس خستگی و خوابآلودگی کرد برای ادامه مراقبه، پلکهایش را برید و روی زمین انداخت. پس از مدتی گیاهی از محل پلکهای وی رویید.
“بودی دارما” پس از چیدن برگهای چای و جویدن آن احساس سرحالی کرد و سرشار از انرژی شد. چای به او کمک کرد تا بیدار بماند و به ادامه مراقبه هفت ساله خود بپردازد. این گیاه همان گیاه چای بود.
البته این افسانه فقط مختص ژاپنیها نیست و در هند و حتی چین نیز رایج است.
علت علاقه چینیها به این افسانه، محل مراقبه “بودی دارما” است که با توجه به اکثر روایاتی که پیرامون این افسانه وجود دارد، معبد شائولین در چین است.
علت رواج این افسانه در هند نیز این است که “بودی دارما” اصالتی هندی دارد.
عمده دلیل علاقه ژاپنیها به این افسانه پیدایش چای و شخص “بودی دارما” نیز این است که “بودی دارما” در ژاپن درگذشته است.
نسخه دیگری از این افسانه وجود دارد که معقولتر از نسخه قبلی است. “بودی دارما” پس از احساس خستگی و خوابآلودگی در سال پنجم مراقبه، برای این که خوابش نبرد برگ درخت چای را میچیند و آن را میجود. پس از مدتی متوجه میشود که خستگیاش بهطور کامل در رفته است.
در کتاب چاجینگ که مربوط به سال 760 درباره سلسله تانگ است،نوشته شده که چای نوشیدنی رایج آن زمان بوده. در این کتاب نوشته شده که آنها برگ های چیده شده چای را به صورت قالب هایی خشک شده در می آوردند که به آن آجر چای می گفتند. بعد این قالب هارا در هاون می کوبیدند و روی آن آب جوش می ریختند.
انواع روش های تولید چای سفید در چین در سلسله سانگ یافت شد. امپراطور سانگ مراسم چای سانگ را تشکیل داد که اگرچه امروزه در چین منسوخ شده است. اما هنگامی که چند ژاپنی در این مراسم شرکت کردند و مراسم چایی که هم اکنون در ژاپن انجام می شود شبیه به مراسم چای سانگ است.
ورود چای سبز به ژاپن توسط یک راهب بودائی در قرن نهم است. و چای به یک نوشیدنی در بین مذاهب ژاپن تبدیل شد.
توسط پادشاه ساگا چای به نوشیدنی برای طبقه سلطنتی تبدیل شد.در قرن 13 و دوره سلسله مینگ تبادلات فرهنگی بین چین و ژاپن صورت گرفت که باعث رواج روش های آماده سازی در ژاپن شد.
مارکو پولو به عنوان یک ونیزی در سفرنامه خود از چای سخنی نیاوردهاست.
تصور میشود که اولین گروه اروپائیان که با چای سروکار داشتهاند، مسیحیان ساکن در پکن باشند . یا کاشفان پرتغالی باشند که از ژاپن دیدن کردند.
روسیه پس از اینکه امپراطور مینگ چینی چای را به عنوان هدیه برای سزار میشل اول پیشکش فرستاد، به خواص چای پی بردند.
در اواخر قرن نوزدهم در روسیه به دستور پرنس ورنتسف در نواحی قفقاز شروع به کشت آن کردند.
و پس از آن ترک ها شروع به کشت آن کردند.
جالب است بدانید فرهنگ نوشیدن چای در روسیه بسیار به ما شبیه است و خیلی از واژه ها نظیر سماور و استکان از روسی وارد زبان فارسی شده است.
به زودی چای به اروپا عرضه گردید که به سرعت در میان ثروتمندان فرانسه و هلند رواج یافت. استفاده انگلیس از چای به حدود سال ۱۵۶۰ برمی گردد.پس از آن هم ملکه انگلستان چای را به آبجو ترجیح داد.
در انگلستان نوشیدن چای به عنوان یک فرهنگ قدیمی در آمده آنها عادت دارند از مهمان های خود با چای پذیرایی کنند و عصرانه کیک و چای صرف کنند.
مشخص نیست ایرانیان چه زمانی اولین بار با این نوشیدنی آشنا شدند. ظاهراً عادت چای نوشیدن تا قرن هفتم هجری به غرب آسیا نرسیده و ممکن است مغولها در ترویج آن تأثیر داشته باشند.
امیرکبیر، ممکن است نقشی در ترویج چای در ایران داشته باشد؛ او از دولت فرانسه دو دست ظروف چای خوری، شامل سماور ، و یک عدد دیگر را از تاجری روس دریافت کرد. امیر کبیر انحصار سماورسازی را به استادکاری در اصفهان اعطا کرد.
کشت چای در ایران، از سال ۱۳۱۴ هجری قمری آغاز شد. در این سال، یکی از رجال آن دوره به نام محمد میرزا کاشف السلطنه ژنرال کنسول ایران در هند ، در بازگشت به ایران، چند بوته چای را با زحمت فراوان وارد ایران کرد. وی ، شهر لاهیجان را به دلیل وجود هوای مناسب برای کشت چای انتخاب کرد.
با نگاهی به: The Tale of Tea